بررسی خودکشی از دیدگاه جرم‌شناسی تطبیقی

بررسی خودکشی از دیدگاه جرم‌شناسی تطبیقی

مقدمه: خودکشی مهم‌ترین نوع خشونت تغییر شکل داده شده است. در این نوع خشونت، مرتکب به جای این‌که دیگران را مورد حمله قرار دهد، به زندگی و حیات خود حمله کرده و به آن خاتمه می‌بخشد. از این حیث خودکشی یا انتحار عبارت است از قتلی که فاعل جرم (قاتل)، مفعول جرم (مقتول) نیز می‌باشد. به عبارت دیگر، هرگاه بزه‌دیده قتل خود قاتل باشد، عمل خودکشی تحقق می‌یابد. در واقع، خودکشی نوعی از قتل همراه با وحدت قاتل و مقتول است. بر این اساس باید گفت خودکشی و به تبع آن خودزنی از جمله بارزترین مواردی هستند که در آنها بزهکار و بزه‌دیده یک فرد واحد می‌باشد. عمل خودکشی مختص به زمان حاضر نبوده و از دوران بسیار قدیم تا به حال وجود داشته است؛ اما آنچه تازگی دارد گسترش و افزایش تعداد خودکشی‌ها می‌باشد. آمارهای انتشار یافته در مورد خودکشی‌ها کامل نبوده و آن طور که باید تعداد واقعی خودکشی‌ها را نشان نمی‌دهند. علت این امر آن است که بیمارستان‌ها بسیاری از خودکشی‌ها را تحت عناوین دیگری قلمداد می‌کنند و به همین دلیل، بسیاری از انتحارها در آمارهای رسمی‌ منعکس نمی‌شوند. در روزگاران گذشته معمولاً خودکشی در نیمه دوم دوران عمر انجام می‌گرفت؛ اما در حال حاضر بیشتر مرتکبان آن جوانان هستند. مقامات ذی‌صلاح معتقدند که بعد از مرگ ناشی از تصادفات رانندگی، خودکشی دومین عامل مرگ و میر جوانان است.  ‌

‌یکی از خصوصیات خودکشی در زمان حاضر، تهدید به انتحار و شروع به آن است که به‌خصوص نزد جوانان رواج فراوانی یافته است. مقصود مرتکبان خودکشی از توسل به این اقدامات، جلب توجه عمومی ‌به وضع خود و تقاضای استعانت از جامعه است. به همین دلیل این قبیل خودکشی‌ها را “خودکشی‌های استعانتی” نامیده‌اند.

پدیده خودکشی از دیدگاه علوم مختلفی همچون روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، پزشکی، حقوق جزا (کیفری) و جرم‌شناسی قابل تحلیل و بررسی است. در تحلیل جرم‌شناختی خودکشی، باید آن را در دو حوزه این علم؛ یعنی “جرم‌شناسی نظری” و “جرم‌شناسی کاربردی” مورد تعمق و کنکاش قرار داد. در این راستا ابتدا باید به ذکر طـبـقـه‌بـندی‌های ارائه شده از خودکشی‌ها پرداخت و نمونه‌هایی از آنها را بیان کرد و سپس به دلایل موافقان و مخالفان این عمل توجه نمود.  ‌

بررسی علل و عوامل خودکشی، آمارهای مربوط به آن و شیوه‌های ارتکاب این عمل از دیگر مواردی هستند که در بررسی خودکشی از دیدگاه “جرم‌شناسی نظری” باید مورد عنایت قرار گیرند. همچنین در حوزه ‌جرم‌شناسی بالینی (جرم‌شناسی کلینیکی) و جرم‌شناسی پیشگیرانه که هر دو جـزو شـعـب جـرم شـنـاسـی کـاربـردی هـسـتـنـد، باید به راهکارهای پیشگیری از خودکشی و چاره‌اندیشی برای آن التفات نمود.  ‌

طبقه‌بندی خودکشی‌ها  ‌

تقسیم‌بندی‌های به عمل آمده در مورد خودکشی‌ها متفاوت است. برخی از مؤلفان خودکشی‌ها را براساس علل و عوامل آنها طبقه‌بندی کرده‌اند؛ بعضی دیگر، مبنای طبقه‌بندی خودکشی‌ها را تمایلات انتحاری قرار داده‌اند و گروهی دیگر براساس عناصر مادی و روانی خودکشی به تقسیم‌بندی آن پرداخته‌اند.  ‌

طبقه‌بندی خودکشی‌ها براساس علل و عوامل آنها

خودکشی‌ها را براساس علل و عوامل آنها می‌توان به ۵ دسته تقسیم کرد:

۱- خــودکـشـی بـراسـاس گـرایـش: ‌ایـن نـوع خودکشی مبین یک گرایش یا تفکر طولانی است و برای این منظور می‌توان به عناصر، علایم و آثار مهمی‌ دست یافت که این وضع روانـی را ثـابـت مـی‌کـنـد. بـرخـی اشخاص بر اثر قدرت ارث یا غـریـزه کـوری که بر غریزه صیانت فایق می‌آید، از روی جبر بـه خودکشی سوق داده می‌شوند. برای این گروه، مرگ نتیجه منطقی هر ناراحتی ناچیزی بوده و وسیله‌ای طبیعی برای رهایی از هر بدبختی است. برای این افراد حادثه غیر قابل احتراز سرنوشت؛ یعنی مرگ به اندازه‌ای آمرانه و غیر قابل مقاومت است که گاه برای قطع آخرین رابطه‌ای که آنها را به حیات پیوند می‌دهد و خاموش کردن آخرین بارقه‌ای که در شب تاریک آنان می‌درخشد، دست به خودکشی می‌زنند.  ‌

۲- خودکشی بر اثر ضعف غریزه صیانت: ‌افراد در این مورد دیگر تاب و تحمل درد را نداشته و در برابر آن حساسیت عجیبی پیدا می‌کنند، بر اثر آن اندوهگین بوده و خفیف‌ترین محرک سبب رنج آنها می‌شود. در واقع، حالت تحریک حساسیت در برابر درد، زندگی را محال کرده و مرگ را یک وسیله رهایی‌بخش جلوه‌گر می‌سازد.‌

۳‌- خودکشی بر اثر جنون: ‌افرادی که به روان‌پریشی (پسیکوز) دچار هستند، گاهی مرتکب خودکشی می‌شوند که از جمله آنان می‌توان به مبتلایان به “اسکیزوفرنی”، “مانیا – دپرسیو”، “صرع” و “افسردگی شدید” اشاره کرد.

۴- خودکشی بر اثر عشق و شهوت: ‌عشق و شهوت می‌توانند برخی افراد را وادار به خودکشی کنند. طلاق و مـتـارکـه، خـیـانـت جنسی و ترک کانون خانواده بر اثر حسادت‌های جنسی و مازوشیسم (مازوخیسم) از این موارد هستند.

۵- خودکشی اتفاقی: ‌گاهی فکر خودکشی به شکلی ناگهانی به ذهن خطور می‌کند. در این حال، دلیلی فاقد معنا بر اثر ضعف غریزه صیانت بر فرد غلبه می‌‌نماید. در بعضی موارد، آثار الم و رنج‌ بر روی شخص آن‌چنان عمیق است که یک ناخشنودی کوچک هم می‌تواند برای خودکشی او کافی باشد.

طبقه‌بندی خودکشی‌ها براساس تمایلات انتحاری

بـــا تـحـلـیــل مـحـتــوای یــادداشــت‌هــای بـه‌جـا‌مـانـده از کـسـانـی کـه اقـدام به خودکشی نموده‌‌اند، می‌توان خودکشی‌ها را براساس تمایلات انتحاری به ۵ نوع تقسیم کرد:

۱- خودکشی افسرده‌مدار: ‌بیشتر کسانی که به زندگی خود پایان داده‌‌اند، چنان دچار افسردگی بوده‌‌اند که رابطه خود را با آنچه در زندگی‌شان گذشته قطع کرده‌‌اند. به عنوان مثال، یک دانشجوی به‌شدت افسرده که خودکشی کرده بود، در کلاس‌های دانشگاهی‌اش شرکت نمی‌کرد، بسیار زیاد می‌خوابید و خیلی کم غذا می‌خورد.

۲- خودکشی‌پوزشی: ‌بسیاری از افرادی که به زندگی خـود پـایـان داده‌‌انـد، مـوضـعـی عـذرخـواهـانه نسبت به بازماندگان خود داشته‌‌اند.

۳- خودکشی جبرانی یا کفاره‌ای: ‌بعضی از افرادی که خودکشی کرده‌‌اند، نسبت به بازماندگان خود احساس کینه‌ورزی و انتقام‌جویی داشته، آنان را باعث بدبختی و مرگ خود دانسته و با مجازات بازماندگان از آنها انتقام گرفته‌‌اند. تعدادی از خودکشی‌کنندگان نیز به‌شدت از دست خود عصبانی بوده و به همین دلیل خود را مجازات کرده‌‌اند. البته علت عصبانیت این افراد معمولاً ارتکاب خطاهایی بوده که توسط خود آنها انجام شده است. به هر حال در این وضعیت، پایان دادن به زندگی نوعی مجازات خود بوده است. رایج‌ترین نوع این خودکشی‌ها زمانی است که فردی پس از کشتن شخصی دیگر، خود را نیز می‌کشد.

۴- خـــودکــشـــی ســخــاوت‌مـنــدانــه: ‌بــرخــی از خودکشی‌کنندگان، سخاوت‌مندی خود را به دیگران نشان داده‌‌اند. به عنوان مثال، این افراد در وصیت‌نامه خود، بدنشان را برای تشریح به دانشکده پزشکی هدیه کرده یا اموال خود را به مؤسسات خیریه بخشیده‌‌اند و یا همه کـسـانـی کـه بـه آنـهـا بـدی کـرده‌‌انـد را حلال نموده و بخشیده‌‌اند.

۵- خودکشی سورئالیستی: ‌بعضی از کسانی که به زندگی خود پایان داده‌‌اند، در طول فرآیند خودکشی در احساسات سورئالیستی خود غرق بوده‌‌اند؛ به طوری که در انتهای کار و در دقایق پایانی پشیمان شده و کشش توفانی ابتدایی آنها برای خودکشی کاهش یافته است. البته با روی آوردن خودکشی‌کنندگان به اسلحه گرم در سال‌های اخیر و پایان گرفتن فوری کار خودکشی، چنین وضعیت‌هایی کمتر رخ می‌دهد.‌

طبقه‌بندی خودکشی‌ها براساس عناصر

مادی و روانی‌

خودکشی‌ها را براساس عناصر مادی و روانی می‌توان به ۴ گروه تقسیم کرد که عبارتند از:

۱- خودکشی مستقیم یا ساده: ‌در این نوع خودکشی، فرد منتحر با وسایل یا روش‌های متفاوتی اقدام به قتل خود می‌کند. خودکشی مستقیم یا ساده شایع‌ترین و رایج‌ترین نوع خودکشی است. در واقع، غالب خودکشی‌ها جزو این نوع از خودکشی‌ محسوب می‌شوند.

۲- خـودکـشـی غـیرمستقیم: ‌در بعضی موارد (البته به‌ندرت) خودکشی به جای این‌که از جنایت پیشگیری کند، به آن دامن می‌زند. گاهی مشاهده می‌شود برخی از افراد فرومایه، ترسو و خرافاتی که از زندگی سیر شده‌‌اند، دیگران را می‌کشند تا به جرم قتل آنها اعدام شوند. اینان به این وسیله در واپسین دم حیات از طلب مغفرت کلیسا برخوردار می‌شوند. این اقدام نوعی از خودخواهی عجیب و شهوت مذهبی است. نمونه این نوع افراد، شخصی به نام “ناگرال” است که از زندگی به ستوه آمده بود؛ اما از آنجا که جرأت و شهامت خودکشی را نداشت، شخص دیگری را به قتل رساند تا خود او را نیز اعدام کنند.

۳- خودکشی ساختگی: ‌خودکشی ممکن است به دلایل گوناگون ساختگی باشد. در تشخیص ساختگی بودن خودکشی باید حد اعلای احتیاط را به کار برد و از قضاوت عجولانه پرهیز کرد.

امیر شریفی خضارتی- کارشناس ارشد حقوق جزا و جرم‌شناسی و عضو پیوسته انجمن ایرانی جرم‌شناسی
منبع : نشریه مأوی.

فرید خدائی فر
vakil@vakil.net
بدون دیدگاه

ارسال دیدگاه