شناسنامه و دادخواست تغییر تاریخ تولد

شناسنامه و دادخواست تغییر تاریخ تولد

از حقوق اولیه هر انسان داشتن هویتی روشن و شفاف است شناسنامه برگ هویت هر فرد به شمار می رود. شخص فاقد شناسنامه مانند کسی است که وجود ندارد. صدور شناسنامه انتساب اولیه هر شخص را به دیگران و اینکه پدر و مادر وی چه کسانی هستند و به کدام فامیل تعلق دارد روشن می کند. بنابراین به محض تولد کودک پدر و مادر او وظیفه دارند نسبت به نامگذاری شایسته و اخذ شناسنامه برای فرزند خود اقدام نمایند و از این طریق به مولود جدید هویت ببخشند.

سازمان متولی صدور شناسنامه

سازمان ثبت احوال که زیر مجموعه وزارت کشور می باشد موظف است وقایع حیاتی فرد اعم از ولادت، ازدواج، طلاق، رجوع، بذل مدت و وفات را ثبت کند و نسبت به صدور شناسنامه و تسلیم آن به متقاضی اقدام نماید.

ثبت ولادت

تولد هر طفل در ایران اعم از این که پدر و مادر او ایرانی یا خارجی باشند، باید ظرف مدت ۱۵روز به اداره ثبت احوال اطلاع داده شود.همچنین ولادت اطفال ایرانی مقیم کشورهای خارجی به کنسولگری محل اقامت یا به نزدیکترین کنسولگری اعلام گردد. پس از اعلام ولادت، اگر طفل ایرانی باشد، شناسنامه ای با مشخصات وی صادر و  تحویل پدر و مادرش می شود. در صورت خارجی بودن طفل، گواهی ولادت صادر و تحویل والدین کودک می گردد. شناسنامه هر فرد یک شماره مخصوص دارد که شماره شناسنامه او نامیده می شود. این شماره باید در کلیه مدارک مربوط به ثبت احوال وی قید گردد. ثبت ولادت به گواهی پزشک یا مامای رسمی یا به تصدیق موسسه ای که کودک در آنجا متولد شده یا شهادت دو شاهد انجام خواهد شد.

ثبت وفات

وفات هر شخصی اعم از ایرانی و خارجی و همچنین وفات طفل تازه به دنیا آمده باید بلافاصله به اداره ثبت احوال اعلام گردد. این موارد در خصوص ایرانیان مقیم خارج به نزدیکترین کنسولگری اعلام می شود و گواهی فوت به هر کس که متقاضی باشد تسلیم می گردد.

واقعه فوت باید به گواهی پزشک یا دو نفر شاهد باشد. مهلت اعلام فوت جهت اخذ گواهی،۱۰روز از تاریخ فوت می باشد.در این گواهی می بایست دلیل فوت شخص مورد نظر اعلام شود.در مورد اشخاص مفقود الاثر، دلیل فوت حکم قطعی صادره از دادگاه است.

ثبت ازدواج و طلاق

صاحبان دفاتر اسناد رسمی می بایست وقایع ازدواج، طلاق و رجوع را در دفترهای خود ثبت کنند‌و مراتب را به اداره ثبت احوال محل اطلاع دهند. این وظیفه در خارج از کشور به عهده نزدیکترین کنسولگری می باشد. اداره ثبت احو.ال نیز مکلف است کلیه وقایع ازدواج، طلاق، رجوع، بذل مدت، فسخ نکاح و تعدد زوجات را در دفاتر مربوطه منعکس نمایند و سپس به شناسنامه انتقال دهد.

ازدواج و طلاق غیر مدخوله در شناسنامه المثنی درج نخواهد شد. افشای اطلاعات مذکوردر دفاتر ثبت احوال جز برای صاحب سند و مقامات قضایی و دولتی ممنوع است.

اشخاصی که میتوانند برای کودک تقاضای شناسنامه نمایند:

اعلام تولد و دریافت شناسنامه تنها توسط این اشخاص می تواند صورت پذیرد:

  • – پدر یا جد پدری.
  • – مادر(در صورت غیبت پدر).
  • -‌‌ وصی، قیم، امین.
  • – اشخاصی که به طور قانونی عهده دار نگهداری طفل می باشند.
  • – متصدی یا نماینده موسسه ای که طفل به آنجا سپرده شده است.
  • – صاحب شناسنامه در صورتی که‌سن او از ۱۸ سال تمام به بالا باشد.

تغییر نام خانوادگی

تغییر نام خانوادگی در سازمان ثبت احوال کشور صورت می گیرد و حق تقدم در نام خانوادگی با کسی است که از نظر تاریخ مقدم باشد. و شخص دیگر حق انتخاب آن نام را ندارد مگر با اجازه دارنده نام. این حق به وراث به ارث می رسد.

نام خانوادگی فرزند همان نام خانوادگی پدرش می باشد و پس از رسیدن به سن قانونی، هر کس می تواند نام خانوادگی خود را تغییر دهد. زن میتواند در صورت موافقت شوهرش از نام خانوادگی او استفاده کند. در صورت طلاق ادامه استفاده از نام شوهر منوط به کسب اجازه از او است.

هیئت حل اختلاف

در مقر ادارات ثبت احوال هیئتی به نام هیئت حل اختلاف وجود دارد که به این امور رسیدگی می کند:

  • – تصحیح اشتباهات مندرج در دفاتر ثبت کل.
  • – ابطال اسناد وشناسنامه هایی که بیگانگان مورد استقاده قرار داده اند.
  • – رفع اشتباهات ناشی از تحریر ضمن ثبت وقایع.
  • – ابطال اسناد مکرر یا موهوم و تصحیح اشتباه در ثبت جنس صاحب سند و تغییر نام های ممنوع.
  • -حذف کلمات زاید و غیر ضروری یا ناشی از اشتباه در اسناد سجلی.

شکایت از تصمیمات هیئت های حل اختلاف در دادگاه های عمومی محل اقامت خواهان مطرح می شود و رای صادره قابل پژوهش می باشد.

چنانچه شناسنامه در خارج از کشور صادر شود یا اینکه در ایران صادر گردد و صاحب شناسنامه در خارج از کشور صادر شود یا اینکه در ایران صادر گردد و صاحب شناسنامه مقیم خارج از کشور باشد، رسیدگی به دعاوی مطرح شده در دادگاه عمومی تهران صورت می پذیرد.

مرجع صلاحیت دار

الف: اگر متقاضی مدعی شود اختلاف سن واقعی او با سن مندرج در شناسنامه اش بیشتر از پنج سال است، باید به مپکمیسیوننی موسوم به کمیسیون تشخیص سن مستقر در فرمانداری شهرستان محل صدور شناسنامه اش رجوع کند. این کمیسیون مرکب است از :

  • فرماندار یا بخشدار.
  • رییس اداره ثبت احوال محل.
  • پزشک منتخب مدیر عامل سازمان بهداری استان و رییس شورای اسلامی شهر یا بخش.

ریاست این کمیسیون بر عهده قاضی دادگاه محل می باشد. صاحب شناسنامه تنها یک بار در طول عمر خود حق دارد از این طریق برای اصلاح سن مندرج در شناسنامه اقدام کند. این درخواست هم می تواند در جهت افزایش و هم کاهش سن باشد. برای مثال متقاضی می تواند مدعی شود که سن او در شناسنامه۴۰ سال می باشد ولی سن واقعی اش ۴۶سال یا ۳۴ سال است. در هر حال این اختلاف سن نباید کمتر از پنج سال باشد.

ب: اما اگر متقاضی مدعی شود که سن واقعی او با سن مندرج در شناسنامه اش کمتر از پنج سال اختلاف دارد، باید به دادگستری رجوع کند و با رعایت مقررات و تشریفات مربوطه و تقدیم دادخواست طرح دعوا کند.

مسئله

برای توضیح مقررات به زبان ساده این ادعا را در قالب یک مثال بیان می کنیم:

آقای علی قاسمی فرزند حسین مدعی است که سن واقعی اش ۳۲ سال است ایشان می گوید:”در سال ۱۳۵۰ در بجنورد به دنیا آمدم، قبل از تولد من والدینم در سال ۱۳۴۸ پسری داشتند که به واسطه بیماری از دنیا رفت اما آنها از شدت علاقه به آن فرزند، از شناسنامه او برای من استفاده کردند و دیگر برای من شناسنامه نگرفتند و… سن واقعی ام ۳۲ سال است ولی از حیث شناسنامه ۳۴ سال سن دارم و…”

ایشان برای تقدیم دادخواست باید به نکات زیر توجه کند:

  •  در مورد این گونه دعاوی قانونگذار اجازه داده تا متقاضی دعوی را در محل اقامت خودش طرح کند. پس اگر محل اقامت خودش طرح کند. پس اگر محل اقامت آقای قاسمی شهرستان ساوه باشد، نیازی نیست که برای درخواست خود به دادگاه بجنورد مراجعه کند. به عبارت دیگر دادگاه های عمومی ساوه صلاحیت رسیدگی به ادعای آقای قاسمی را دارند و او باید به دادگستری ساوه رجوع کند.
  •  طرف مقابل ایشان و به اصطلاح خوانده دعوی، اداره ثبت احوال محل صدور شناسنامه یعنی اداره ثبت احوال شهرستان بجنورد است.
  •  آقای قاسمی می تواند خواسته اش را در ستون مربوط به تعیین خواسته در دادخواست چنین بیاورد: “الزام خوانده به ابطال شناسنامه شماره… و صدور یک جلد شناسنامه جدید با درج سن واقعی یعنی ۳۲ سال”
  •  آقای قاسمی مسلماً برای اثبات ادعایش دلایلی دارد. اسناد و مدارک و دلیل هایی که به آنها استناد می کند می بایست در ستون مربوطه ذکر گردد. برای مثال:”استشهادیه محلی- شهادت گواهان- شناسنامه شماره… جلب نظر پزشک قانونی و…
  •  هزینه هایی که آقای قاسمی باید بپردازد:

الف-پنج هزار ریال برای اصل ادعا(در اصطلاح هزینه دعاوی غیر مالی).

ب-هزار ریال برای تقدیم دادخواست(اصطلاحاً ورودی).

ج-صد ریال برای هر برگ دادخواست.

د-دویست ریال برای تطبیق کپی هر برگ با اصل آن. برای مثال اگر ایشان به سندی استناد کرد، آن را کپی می کند و به دفتر دادگاه می دهد تا پس از تطبیق، به عنوان سند برابر با اصل پیوست دادخواست شود.

  • آقای قاسمی باید توجه کند که دادخواست و کلیه برگه هایی پیوست آن باید در دو نسخه باشند.

دادخواست وسایر اوراق مانند اظهارنامه، اوراق استشهادیه و غیره د رگیشه های فروش  اوراق رسمی واقع در دادگستری ها و مجتمع های قضایی خریداری می شود.

نکات ضروری از قانون ثبت احوال

  •  اگر اعلام کننده مادر باشد، نام خانوادگی مادر به طفل داده می وشد.
  •  اگر ابوین طفل معلوم نباشند، نام خانوادگی فرضی برای کودک انتخاب می شود و فرضی بودن نام و شناسنامه کودک منعکس نخواهد شد.
  •  نام می تواند ساده باشد مانند: محمد یا مرکب مثل: محمدرضا
  •  نام باید متناسب با جنسیت فرد انتخاب شود و معنی و مفهوم زیبایی داشته باشد به طوری که موجب هتک حیثیت مقدسات اسلامی نگردد.
  •  سیادت پدر از طریق شناسنامه به فرزند منتقل و در شناسنامه وی قید خواهد شد.
  •  تشرف پیروان ادیان و مکاتب دیگر به اسلام وس ایر تغییرات مانند تغییر نام در ساناد سجلی ثبت می گردد.
  •  شناسنامه افرادی که به سن۱۵ سال تمام برسند باید حاوی عکس صاحب شناسنامه در همان سال باشد. در ۳۰سالگی نیز عکس صاحب شناسنامه می‌بایست تجدید گردد.

پی نوشت:

  1.  رجوع: بازگشت مرد متقاضی طلاق به نزد همسرش برای ادامه زندگی مشترک در ایام عده.
  2.  بذل مدت: بذل مدت در امر ازدواج موقت.
  3.  فسخ نکاح: عبارت است از انحلال رابطه زناشویی به لحاظ وجود عیب یا جنون در یکی از زوجین.
  4.  مثلاً اگر کسی نام فامیلی اش احمدی باشد، شخص دیگری نمی تواند این نام را برای فامیلی خود برگزیند مگر آنکه به این نام پیشوند یا پسوندی اضافه شود مثلا احمدی زاده یا پوراحمدی، جز در یک صورت که از دارنده نام اجازه بگیرد و او با این امر موافقت کند.
  5. اسناد مکرر: یعنی برای یک نفر شناسنامه های متعددی صادر شود.
  6. نام های ممنوع: مانند اسامی زاید، غیر ضروری و غیر شرعی از جمله پسوندهای دوله و سلطنه یا اسامی شمر یا یزید یا انتخاب نام هایی مانند کلبعلی، اسامی خارجی و غیره. البته اداره آمار لیستی از اسامی ممنوع را دراختیار دارد که اجازه انتخاب آن اسامی را به افراد متقاضی شناسنامه نمی دهد.
  7. چنانچه تصمیمات هیئت حل اختلاف در ادارات ثبت احوال علیه یکی از صاحبان شناسنامه باشد، او می تواند از این تصمیم به دادگاه عمومی شکایت نماید(به دادگاه عمومی محل اقامت دادخواست بدهد). دادگاه عمومی به این دعوا رسیدگی و تصمیم اتخاذ می نماید. رای دادگاه در این مورد قابل تجدید نظرخواهی است(هم از طرف دارنده شناسنامه و هم از طرف اداره آمار و ثبت احوال قابل تجدیدنظر می باشد).
  8.  در مواردی که طفل نامشروع باشد، مادر طفل می تواند با مراجعه به اداره آمار با نام خانوادگی خود برای بچه اش شناسنامه اخذ نماید.
  9.   ابوین: پدر و مادر
  10.  به موجب تبصره ۱۵ الحاقی به ماده۱۹ قانون ثبت احوال اصلاحی سال ۱۳۶۳، سیادت یعنی سید بودن وسیادت طفل تازه متولد شده باید در سناسنامه او قید شود. مثلا اگر طفل محمد نامیده شود و پدرش سید باشد، می بایست عبارت سیدمحمد در شناسنامه او قید گردد.
فرید خدائی فر
vakil@vakil.net
بدون دیدگاه

ارسال دیدگاه