۲۰ خرداد ، ۱۳۹۴, ساعت --> ۵۷ : ۱۸
با سلام خدمت دوستان نظر بنده در خصوص سوال بیان شده با این استدلال بوده
شخصی کل دارایی خود را برای امور خیریه وصیت میکند و بعد از فوت ایشان ورثه وصیت را اجرا کرده
امور خیریه وقف نبوده و نیست در اینمورد اگر حتی احدی از وراث راضی به انجام مورد وصیت نباشد ذاتاً اعمال یاد شده فقط در مورد اشخاصی که انجام مورد وصیت نموده آنهم مازاد بر ثلث نافذ اگر قراردادی از باب هزینه نبوده و احدی از وراث دیگر وراث را مجاب نموده باشد فقط هما نشخص ضامن بوده ولی اگر کل وراث راضی بوده و پس از رضایت برگشت نموده شرعاً و قانوناً برگشت از منظر قانون و شرع قابل قبول نمیاشد
و متعاقبا متوجه میشوند که وصیت مازاد بر ثلث منوط به تنفیذ وراث می باشد و وراث نیز جهت حفظ منافع خویش آن را تنفیذ نمی کنند
و در مورد اینکه وراث تنفیذ نکنند هر کدام از وراث که اقدام به هزینه نموده اقدام علیه خود نموده و هر گونه فروش اموال منقول و غیر منقول منوط به تنفیذ وراث دیگر بوده چون معاملات مازاد بر ثلث نسبت به وراثی که تنفیذ ننموده فضولی بوده و احکام فضولی بر آن بار میشود و معاملات متزلزل و قابل فسخ حتی به فرض محال وقف باشد لذا توضیح حضرتعالی معنی وقف نداشته و به معنی خیرات بوده
با توجه به اینکه وصیت اجرا شده،دوستان چه راه کاری را جهت احقاق حق وراث پیشنهاد دارند؟
در صورتی که اموال منقول و غیر منقول با سند رسمی بوده و کلیه وراث آنرا منتقل نموده هیچ کار نمیتوان نمود اما اگر به صورت قرارداد عادی باشد هر کدام از وراث که ذیل قرارداد را تایید ننموده باشند میتوانند قرارداد یا قراردادها را بر اساس تبعات معاملات قضولی اقدام نموده و پاسخ دقیق نیازمند اطلاع از جزئیات بیشتر بوده
این نظر شخصی بنده بوده ممنون از کلیه دوستان که به فکر بنده میباشید دلیل کمبود پاسخهای بنده این بوده که اکنون در حال نوشتن کتابی در باب اعسار و مستثنیات دین میباشم لذا به این دلیل حضور بنده کمرنگ بوده از کلیه دوستان و بزرگواران پوزش می طلبم
شخصی کل دارایی خود را برای امور خیریه وصیت میکند و بعد از فوت ایشان ورثه وصیت را اجرا کرده
امور خیریه وقف نبوده و نیست در اینمورد اگر حتی احدی از وراث راضی به انجام مورد وصیت نباشد ذاتاً اعمال یاد شده فقط در مورد اشخاصی که انجام مورد وصیت نموده آنهم مازاد بر ثلث نافذ اگر قراردادی از باب هزینه نبوده و احدی از وراث دیگر وراث را مجاب نموده باشد فقط هما نشخص ضامن بوده ولی اگر کل وراث راضی بوده و پس از رضایت برگشت نموده شرعاً و قانوناً برگشت از منظر قانون و شرع قابل قبول نمیاشد
و متعاقبا متوجه میشوند که وصیت مازاد بر ثلث منوط به تنفیذ وراث می باشد و وراث نیز جهت حفظ منافع خویش آن را تنفیذ نمی کنند
و در مورد اینکه وراث تنفیذ نکنند هر کدام از وراث که اقدام به هزینه نموده اقدام علیه خود نموده و هر گونه فروش اموال منقول و غیر منقول منوط به تنفیذ وراث دیگر بوده چون معاملات مازاد بر ثلث نسبت به وراثی که تنفیذ ننموده فضولی بوده و احکام فضولی بر آن بار میشود و معاملات متزلزل و قابل فسخ حتی به فرض محال وقف باشد لذا توضیح حضرتعالی معنی وقف نداشته و به معنی خیرات بوده
با توجه به اینکه وصیت اجرا شده،دوستان چه راه کاری را جهت احقاق حق وراث پیشنهاد دارند؟
در صورتی که اموال منقول و غیر منقول با سند رسمی بوده و کلیه وراث آنرا منتقل نموده هیچ کار نمیتوان نمود اما اگر به صورت قرارداد عادی باشد هر کدام از وراث که ذیل قرارداد را تایید ننموده باشند میتوانند قرارداد یا قراردادها را بر اساس تبعات معاملات قضولی اقدام نموده و پاسخ دقیق نیازمند اطلاع از جزئیات بیشتر بوده
این نظر شخصی بنده بوده ممنون از کلیه دوستان که به فکر بنده میباشید دلیل کمبود پاسخهای بنده این بوده که اکنون در حال نوشتن کتابی در باب اعسار و مستثنیات دین میباشم لذا به این دلیل حضور بنده کمرنگ بوده از کلیه دوستان و بزرگواران پوزش می طلبم
بالا ترین محکمه وجدان است.و بالاترین پشتوانه مطالعه و تفکر در امور.