۲۲ خرداد ، ۱۳۹۴, ساعت --> ۲۲ : ۰۱
(آخرین ویرایش: ۲۲ خرداد ، ۱۳۹۴, ساعت --> ۲۵ : ۰۱، توسط Citizen.)
(۲۰ خرداد ، ۱۳۹۴, ساعت --> ۱۰ : ۱۱)مـــدافـــع عـــدالـــت نوشته است: باسلامضمن تشکر فراوان باید بگم که شاید حقوق پایمال شدهی من ناچیز به نظر برسه، ولی در عمل وقتی آدم برای مدت طولانی در این شرایط باشه میبینه که خیلی مشکل هست اینطور زندگی کردن.
همچنان که شما حق زندگی در آن خانه را دارید برادر و نیز همسر ایشان که جزو خانواده ی شما محسوب میشود حق زندگی در آنجا را دارند
گاهی باید بخاطر برادر و حتی یک غریبه از حق و حقوق خود گذشت
البته حقوقی که شما عنوان داشتید بسیار ناچیز بوده و قابل اغماض...
لذا هر ۳ حق اسکان در آن منزل دارید و اگر به جایی رسید که شرایط قابل تحمل نبود میتوانید با فروش خانه سهم خود را برداشته و منزل علی حده ای اجاره یا بخرید
ناگفته نماند که این زن برادر شماست که حق اعتراض به وضع موجود را دارد و میتواند خواهان ۱منزل مستقل باشد ولی...!
شما عقیده دارید که برادرم بدون کسب رضایت بنده حق داره در خانهی شریکی زندگی مشترک راه بندازه؟ آیا از صحت این مورد از نظر حقوقی کاملا مطمئن هستید؟
(۲۰ خرداد ، ۱۳۹۴, ساعت --> ۱۹ : ۱۹)کامیاب نوشته است: با سلام خدمت دوستان بزرگوار بنده علاوه بر تایید بیانات قانونی جناب مدافع عدالت فقط مورد را از نظر بنده وجود داشته که نظر شخصی خود را اعلان میکنم و آن این است که دو برادر در زمان مجردی مالک و زندگی مینوده و نامزد و یا همسر برادرش با علم به شرایط به آن خانه آمده و علی القاعده این برادر و زن برادر ایشان هستند که در ابتدا باید رعایت حقوق برادر مجردشان را بکنند نه برادر مجرد و در مورد حل مشکل یا باید برادرمتاهل شان و خودشان با اذن دادگاه سهم دیگری را بخرند و این نیازمند اقدامات حقوقی بوده و حتی برادر مجرد به دلیل تاهل برادرش دریافت اجرت المثل نیز نماید ولی در کل سازش بهتر راه بوده همانگونه که دوست بزرگوار جناب مدافع عدالت بیان نمودند ایجاد مشکلات و تنش هیچگونه سودی برا شما نداشته بجز پرکردن بی جهت جیب دولت این نظر شخصی بنده بوده
خیلی ممنونم.
اگر میشه کمی درباره چیستی «اجرت المثل» بفرمایید.
ما قصد شکایت و دادگاه بازی نداریم.
هردو با توافق هم این تاپیک رو باز کردیم، و قرار شد از لحاظ قانونی حق با هرکس بود، طرف مقابل به حقوقش احترام بگزاره.
اگر میشه صریح بگید اگر به فرض دادگاه بریم، قاضی حق رو به چه کسی میدن؟
من کماکان معتقدم که درخواست غیرمنطقیای ندارم از برادرم، و فقط میخوام بدون مزاحمت مانند سابق در خونهی خودمون زندگی کنم.
برادرم هم هروقت خونه مستقل گرفت میتونه بره زندگی مشترک تشکیل بده.
متاسفانه به علت اینکه سند منزل در رهن بانک هست، تا ۶ ماه آینده امکان فروشش رو نداریم، وگرنه یک لحظه هم تحمل نمیکردیم و از هم جدا میشدیم.
و برای من حتی تصور ۶ ماه دیگه زندگی در این شرایط آزار دهنده و سرسام آوره.
پیشاپیش بسیار بسیار پوزش میطلبم از همه، ولی کار به جایی کشیده که در خونهی خودمون هنگام اجابت مزاج باید مثل مستراحهای عمومی معضب باشم و احساس شرم و خجالت کنم.
بنده مشکل گوارشیای دارم که باعث میشه رودههام مقدار زیادی گاز تولید کنن.
واقعا خجالت کشیدم موقع نوشتن این متن، ولی وقتی مهمان دائمی در منزل آدم باشه، انجام خصوصیترین کارهای آدم دچار اختلال میشه و این خیلی بده، و انسان رو مجبور میکنه که علیرغم خواسته باطنی، به ناچار زیر بار خجالت بره و این مشکلات رو عنوان کنه.
چه خوش گفت سعدی شیرازی که:
مهمان همچون نفس است، چون وارد شود مفرح جان است، ولی خفه میسازد اگر آید و بیرون نرود.