30 خرداد تصادف
پیاده که میشوم میبینم پشت ماشینم حسابی داغون شده.از ماشین قرمز کوچولو هم چیز زیادی باقی نمانده.از جلو کوبیده به ماشین من و یک ماشین بزرگ هم از پشت آمده روش.مردم دور ماشین قرمز کوچولو جمع شدهاند.سرم درد میکند.مینشینم.مردم یا علی میگویند و در ماشین قرمز را بازمیکنند۷ با دیلم.راننده بیهوش است.دوباره یاعلی میگویند.میخواهند صندلی راننده را بخوابانند.نمیخوابد.صندلی را میشکنند.سر راننده را از روی فرمان...