27 خرداد شناخت بزهکارى و سیاست جنایى
شناخت بزهکارى و سیاست جنایى
براى درک صحیح این عنوان ابتدائا به تعریف جرم شناسى و بعضى از مفاهیم کلیدى آن مىپردازیم:
جرم شناسى در یک تعریف ساده عبارت است از: «مطالعه علمى پدیده مجرمانه» این پدیده مجرمانه باید مطابق با متدها و روشهاى معمول در این رشته و در سه سطح مورد مطالعه قرار گیرد: بزه، بزهکار و بزهکارى. (۴)
مرحله نخست: بزه یا جرم
جرم شناس براى تعریف جرم، طبیعتا به آنچه که منابع قانون را تشکیل مىدهد; اعم از این که این منابع عرفى باشند و یا شرعى و مذهبى [اخلاقى]، مراجعه مىکند. پس تعریف جرم در جرم شناسى وسیعتر است از جرمى که در قانون جزا مطرح است; چرا که پدیده جرم یا مجرمانه علاوه بر جرم به معناى قانونى، انحراف اجتماعى اخلاقى را نیز در بر مىگیرد (پدیدهاى که در قانون پیشبینى نشده استبه طورى که داراى ضمانت اجراى کیفرى نیست). بنابراین مىبینیم که این تعریف وسیع از جرم به موضوع جرم شناسى هم وسعت مىبخشد. پس جرم شناسى تنها به ضمانت اجراى کیفرى که در قانون پیشبینى شده نمىپردازد، یعنى علاوه بر مجازات و سرکوبى، جرم شناسى به مساله پیشگیرى هم توجه دارد.
مرحله دوم: مجرم یا بزهکار
مجرم یا بزهکار، فردى است که از نظر جرم شناسى مرتکب جرم مىشود (۵) (که باید به طور فردى مطالعه شود).
مرحله سوم: بزهکارى
یعنى تفسیر بزهکارى به عنوان یک پدیده کلى (مجموع جرایم ارتکابى در زمان و مکان معین).
اگر جرم شناسى راجع به این سه مرحله صحبت مىکند به خاطر این است که در تبیین «پدیده مجرمانه» بین این سه سطح نباید اختلاط ایجاد کرد. البته گفتنى است که جرم شناسى معاصر، موضوع جدید و دیگرى هم دارد که مربوط به نحوه واکنش پیکره اجتماع یا نحوه اعمال واکنش اجتماعى (با توجه به آنچه که ما به آن مجازات یا اقدامهاى تامینى و تربیتى مىگوییم) در مقابل جرم است. (۶) اما طبیعى است که در مورد جرم شناسى چه جرم شناسى نوع اول (جرم شناسى بالینى) و یا جرم شناسى نوع دوم (جرم شناسى واکنش اجتماعى) چه در زمان و چه در مکان اختلاف نظر وجود دارد. بنابراین ما در اینجا فقط به بعد کاربردى جرم شناسى (که در نهایت منتهى به مطالعه مفهوم سیاست جنایى مىشود)، مىپردازیم.
بنا به تعریفى که قاضى عالىرتبه فرانسوى «مارک آنسل» (۷) ارائه داده استسیاست جنایى، که هم علم است و هم هنر، سیاست اجتماعى را در زمینه مبارزه با جرم بیان مىکند; به عبارت دیگر سیاست جنایى، نحوه سازمان دادن به واکنشهاى اجتماعى در مقابل پدیده مجرمانه است. (۸)
از آنجایى که سیاست جنایى هم جنبه علمى دارد و هم جنبه هنرى، لذا در مورد اصول سیاست جنایى هم دیدگاهها متفاوت است. با وجود این باید گفت که یک سیاست جنایى جرم شناختى (۹) زمانى موفق خواهد بود که با توجه به پژوهشها و اطلاعاتى که با روشها و ابزارهاى قابل اعتماد در تبیین و تفسیر پدیده مجرمانه در سطوح مختلف به دست مىآید تنظیم شده باشد; اما پژوهشها و مطالعاتى که در مورد بزهکارى انجام گرفته نادرستبوده است و شاید دلیل این امر فقدان یک ابزار شناخت دقیق و یک مرکز نظارتى لازم در پژوهشهاى جرم شناختى بوده است و آن نیاز به مرکز و ابزارى است تا با استفاده از آنها بتوان یک سلسله دادهها و اطلاعات دقیقى را کسب نمود که در تهیه و تدوین سیاست جنایى مورد استفاده قرار گیرد; بنابراین وقتى که شناخت کافى و دقیقى از بزهکارى وجود نداشته باشد، معمولا گرایش بر این خواهد بود که یک سلسله تئوریهاى ناقص جایگزین آنها گردد. با بود که ضرورت ایجاد یک «مرکز دایمى نظارت بر تحول بزهکارى و پیشگیرى از آن (ابسرواتوار)» (۱۱) در فرانسه احساس گردید. بنابراین با توجه به محدودیتهاى موجود در قلمرو مطالعات جرم شناختى و ضرورت نقش این مرکز، محور اصلى بحثخود را در دو بخش زیر خلاصه مىکنیم:
- ضرورت ایجاد مرکز نظارت بر تحول بزهکارى و پیشگیرى از آن;
- چگونگى اداره و مکانیزم عملکرد «ابسرواتوار».
بخش اول: چرا ایجاد این مرکز ضرورى تشخیص داده شد؟
در این زمینه باید بگوییم که ضرورت ایجاد این مرکز ناشى از نواقص و معایبى بوده است که مربوط به ابزارهاى شناختبزهکارى مىباشد. براى مثال، آمارهاى جنایى که تبیین جهات مختلف پدیده مجرمانه با توجه به آنها صورت مىگیرد به دلایل زیر نمىتوانستند ما را در اتخاذ یک سیاست جنایى پیشگیرانه کمک کنند:
- ۱ – از یک سو به دلیل فاصلهاى که بین زمان تهیه و زمان انتشار آنها وجود دارد موجب تاخیر در شناخت بزهکارى مىشود;
- ۲ – از طرف دیگر آمارهاى جنایى از نظر محتوا بندرت در مطالعات جرم شناختى قابل استفاده مىباشند; چرا که این آمارها بیشتر بیانگر میزان فعالیتها و کار مراجع و ارگانهاى تهیه کننده آنهاست تا بیانگر ارقام جرایم ارتکابى; بنابراین آمارها که فاقد خصوصیات تفسیرى (مثلا زمان و مکان ارتکاب جرم) و به طور کلى ویژگیهایى از این قبیل که در مطالعات جرم شناختى مورد استفاده قرار مىگیرد، هستند; از نظر جرم شناسى قابل استفاده نیستند. یعنى اوضاع و احوالى را که مىتوان آنها را با این جمله خلاصه کرد: «گذار از اندیشه به عمل»; به عبارت دیگر این روند کیفرى را که گذار از اندیشه مجرمانه به عمل و ارتکاب عمل مجرمانه است; در آمارها نمىتوانیم پیدا کنیم. (۱۲) در مورد اطلاعات مربوط به پروندهها و مدارک هم محدودیتهایى وجود داشت از جمله اینها این که دسترسى به آنها به راحتى (به دلیل محرمانه بودن) ممکن نبود و یا این که جنبه علمى نداشتند.لذا براى رفع این مشکلات بود که مرکز دایمى نظارت بر بزهکارى و پیشگیرى از آن در منطقه «پو» (جنوب غربى فرانسه) تاسیس شد.
بخش دوم: مکانیزم عملکرد مرکز نظارت بر تحول بزهکارى و پیشگیرى از آن
در این چارچوب ابتدا به بررسى کادر حقوقى این مرکز و بعد کادر تئورى و نظرى و در نهایت کادر و یا چارچوب تکنیکى (فنى) آن مىپردازیم:
- چارچوب حقوقى مرکز:
از نظر حقوقى کسانى که در این مرکز کار مىکنند یک گروه تحقیقاتى دانشگاهى هستند که نسبتبه سایر مراجع و سازمانها مستقلاند. چرا که جهت رعایت گمنامى و بىنامى سوژهها و افرادى که در این مرکز مورد مطالعه قرار مىگیرند، استقلال این گروه تحقیقاتى ضرورى به نظر مىرسد. در اثر همین استقلال است که بررسى مطالعات و دادههاى جرم شناختى با توجه به عینیتهاى موجود زیر نظر یک شوراى علمى و بدون توجه به ملاحظات دیگر صورت مىگیرد.
- چارچوب تئورى مرکز:
از نظر تئورى، پدیده مجرمانه همان طورى که قبلا گفته شد، در سطوح مختلف (بزه، بزهکار و بزهکارى) با روش مشاهده تجربى مورد تبیین و تفسیر قرار مىگیرد. نکتهاى که باید به آن توجه داشت این است که از نظر تئورى شکستى که در مورد مطالعه جرم در جرم شناسى مشاهده مىشود به لحاظ تاکید و اهمیتى است که صرفا به مرحله سوم داده شده است; یعنى صرفا بزهکارى (پدیده کلى) مورد توجه جرم شناسى بوده است. مطالعات جرم شناسى آمریکاى لاتین در سى سال گذشته، مشکلى را که ما در تبیین پدیده مجرمانه داشتیم، نشان داده است و به همین جهت است که در این مرکز تکیه بر مرحله دوم «تبیین پدیده مجرمانه» است. یعنى بزهکار از دیدگاه بالینى مورد مطالعه قرار مىگیرد و نه بزهکارى (به عنوان یک پدیده کلى).
- چارچوب فنى ابسرواتوار:
از نظر فنى کار مرکز در سه مرحله انجام مىشود:
مرحله نخست جمعآورى اطلاعات و دادهها از طریق پرسشنامهها است. در قالب این پرسشنامههاست که اطلاعات مختلفى از محلهاى مختلف در رابطه با مجرم و بزهکار گردآورى مىشود; به عبارت دیگر این پرسشنامهها جوانب مختلف زندگى مجرم را در بر مىگیرند. و در عین حال این دادههاى مربوط به بزهکاران علاوه بر مراجع سنتى مثل پلیس، دادگسترى و زندانها، از محلهاى دیگرى هم که جنبه کیفرى ندارند; مثل مراکز ترک اعتیاد (مراکز اجتماعى) (۱۳) جمعآورى مىشود. بنابراین در این چارچوب است که به تاریخچه زندگى مجرم توجه مىشود و اطلاعاتى در مورد سوابق و شرایط اجتماعى و اقتصادى و … او جمعآورى مىشود. کلیه این اطلاعات چه از نظر آمار جنایى و چه اطلاعاتى که از طریق مرکز کسب مىشود پیرامون یک فرد و سوژه جرم انجام مىشود. به بیان دیگر مرکز سعى مىکند تا یک شناخت افقى در زمان مشخص پیرامون مجرم به دست آورد و به همین دلیل است که وقت زیادى براى تهیه این پرسشنامهها صرف مىشود.
جمعآورى اطلاعات و دادهها معمولا از طریق پرسشنامه توسط دانشجویان دوره کارشناسى ارشد و دکتراى حقوق جزا و جرم شناسى به طور رایگان و براى کسب تجربه عملى جهت پژوهشگران و محققان و نیز افراد دیگرى که به نحوى از انحا با بزهکاران ارتباط دارند; مثل پلیس و مربیان تربیتى و غیره صورت مىگیرد.
در مرحله دوم، دادهها و اطلاعات جمعآورى شده وارد کامپیوتر مىشود. چنانچه جمعآورى دادهها به طور دقیق انجام گرفته باشد وارد کردن آن به کامپیوتر مشکلى نخواهد داشت.
مرحله سوم: پردازش دادهها یا بررسى اطلاعات جمعآورى شده است. آنچه که در اینجا اهمیت دارد این است که دادهها و اطلاعات دقیقى به کامپیوتر داده شود تا پاسخها براى تهیه و اجراى سیاست جنایى مناسب و مفید بوده باشد.
به طور خلاصه مىتوان گفت مرکز معمولا سه نوع اطلاعات را پس از پردازش و بررسى ارائه مىدهد:
- دادههاى ناخالص; در اینجا از کامپیوتر مثل ماشین حساب استفاده مىشود. اینجاست که مىتوان میان دادههاى مختلف رابطه برقرار کرد. اما مزیت این دادههاى ناخالص این است که به روز است در حالى که آمار با فاصله دو تا سه سال آماده مىشود که قابل استفاده نیست. با توجه به امکانات و محاسبات ریاضى که مرکز در اختیار دارد، در رابطه با تحول بزهکارى و سیاست جنایى مىتوان پیشبینىهایى به عمل آورد.
- دادههاى گزینشى و انتخابى; مرکز دادههاى ناخالص را به دادههاى جرم شناختى تبدیل مىکند، تا مراجع تقاضا کننده دادههاى جرم شناختى بتوانند با عنایتبه این اطلاعات، بر جوانب مختلف پدیده مجرمانه و سیاست جنایى و مناسب بودن یا نبودن آن آگاهى یابند.
- پردازش دادههاى ناخالص براى اهداف علمى، به منظور بررسى صحت و سقم تئوریهاى جرم شناختى، ارائه نظریههاى جدید و بهبود و تکمیل مفاهیم و روشهاى جرم شناسى.
- پس بدین ترتیب مرکز از طریق ارائه اطلاعات و دادههاى مناسب به مسؤولین سیاست جنایى، نقش مهمى را در مبارزه مؤثر علیه جرم و بزهکارى ایفا نموده و موجبات تحول و پیشرفت علوم جرم شناختى را فراهم مىسازد:
Reynald othenhof رنالد اتنف استاد دانشگاههاى «پو» و «بوردو» در فرانسه است. رشته تخصصى وى بزهکارى اطفال یا حقوق جزاى صغار است. وى علاوه بر شغل دانشگاهى دبیر کل انجمن بینالمللى حقوق جزا، عضو هیات مدیره جامعه بینالمللى حقوق جزا و دبیر مجله حقوق جزاى بینالملل است. توضیحات پاورقى از نگارنده است.
ژان پیناتل در این زمینه معتقد است که پدیده مجرمانه در سه سطح جدا از هم قابل تفسیر و تبیین است:
تفسیر بزهکارى به عنوان یک پدیده کلى و تودهاى (مجموع جرایم ارتکابى در زمان و مکان معین);
تفسیر و مطالعه بزهکار، به عنوان مباشر عمل مجرمانه که باید به طور فردى مطالعه شود;
مطالعه بزه یا عمل مجرمانه که باید آن را، با جدا کردن از زندگى یا پیشه مجرمانه مورد نظر، مطالعه کرد.
- به عبارت دیگر تعریف مجرم ملازمه با تعریف جرم در جرم شناسى دارد و همان طورى که ذکر شد تعریف جرم در جرم شناسى وسیعتر از تعریف آن در حقوق جزاست; به عنوان مثال شخص دروغگو به جز در موارد استثنایى مثل شهادت دروغ، از نظر جزایى مجرم نیست ولى از نظر جرم شناسى مجرم است.
- لازم به ذکر است که اگر دقیقتر سخن بگوییم نحوه اعمال واکنش اجتماعى علیه جرم موضوع جرم شناسى نیستبلکه از موضوعات جامعه شناسى حقوق کیفرى است که جنبههاى مختلف واکنش اجتماعى علیه جنایت را بررسى مىکند و چنانکه آقاى گسن، (Raymond Gassin) مىگوید: اصطلاح «جرم شناسى» به عنوان یک واکنش اجتماعى، در حقیقت نوعى خیانتبه زبان، (Abus de langage) است (جهت مطالعه بیشتر در این زمینه مراجعه کنید به کتاب مقدمهاى بر جرمشناسى، تالیف ریموند گسن، ترجمه دکتر کىنیا ص ۲۴به بعد).
- وى بنیانگذار مکتب دفاع اجتماعى جدید است. این مکتب در مقابل دو مکتب دفاع اجتماعى قدیم و مکتب تحققى ظهور کرده است. از اصول مهم این مکتب یکى قبول اصل مختار بودن انسان است که بر خلاف مکتب تحققى حقوق جزا مىباشد و دیگرى توجه به شخصیت مجرمین در تعیین مجازاتها است.
- نظیر همین تعریف را دو تن دیگر از حقوقدانان برجسته فرانسوى (مرل و ویتو) از سیاست جنایى دارند. به عقیده ایشان، سیاست جنایى (که در عین حال هم علم است و هم هنر) مبتنى استبر کشف و تنظیم منطقى بهترین راهحلهاى ممکن حل مسائل مختلف ماهوى و شکلى که پدیده مجرمانه مطرح مىکند.
نکته دیگرى که باید به آن توجه داشت این است که سیاست جنایى را نباید با سیاست کیفرى اشتباه گرفت چرا که اولى داراى قلمرو وسیعتر از سیاست کیفرى بوده و شامل سیاست کل دولت در مقابل پدیده مجرمانه است. در حالىکه دومى تنها مربوط به سیاست دستگاه قضایى در مقابل جنایت است.
- مفهوم سیاست جنایى در حقوق اسلام و این که آیا اساسا سیاست جنایى اسلام یک سیاست جنایى جرم شناختى (علمى) است و یا یک سیاست جنایى ایدئولوژیکى و یا تلفیقى از این دو، موضوع مقاله مستقل دیگرى است که در فرصتهاى مقتضى به تحقیق پیرامون آن خواهیم پرداخت. ان شاءا…
- و دلایلى که بعدا خواهیم دید.
- Observatoire Permanent de la Delinquance at de sa perevention این مرکز در سال ۱۹۸۷ در منطقه «پو» (جنوب غربى فرانسه) تاسیس گردید. و در حقیقت ایجاد آن در راستاى پاسخ دانشگاه به عنوان یک مرکز علمى به درخواست «شوراى پیشگیرى از بزهکارى شهرستان پو» بود. (در فرانسه «شوراهاى پیشگیرى از بزهکارى شهرستان و استان» وجود دارد که هدف آنها تعیین و استقرار سیاستهاى محلى پیشگیرى از بزهکارى در شهرستان یا استان و نیز پاسخ به «احساس ناامنى » شهروندان است . مرکز دایمى نظارت بر تحول بزهکارى و پیشگیرى از آن تحت مسؤولیت علمى مرکز پژوهشها و مطالعات پیرامون بزهکارى و ناسازگارى اطفال قرار دارد و اداره آن به عهده خود آقاى رنالد اتنف است).
- البته دلایل مختلف دیگرى نیز وجود دارد که نشان مىدهد آمار بیانگر حجم واقعى جرایم ارتکابى در یک کشور نمىتواند باشد که ذیلا به برخى از آنها اشاره مىشود:
- بسیارى از جرایم کشف نمىشوند. (رقم سیاه بزهکارى)
- در بعضى از جرایم مباشران شناخته نمىشوند. (رقم خاکسترى بزهکارى)
- عاملین پس از ارتکاب جرم خودکشى مىکنند و یا کشته مىشوند و یا فرار مىکنند.
- جنون
- عفو عمومى و تعلیق اجراى کیفر
- تعدد جرم و …
- مثل انجمن کمک به معتادان، انجمن کمک به بزهدیدگان، بیمارستان تخصصى و …
پروفسور رنالد اتنفتنظیم و تحقیق از: اسمعیل رحیمى نژاد
بدون دیدگاه